آمدن اقاجون و عزیز
سلام عزیزم چند روز قبل اقاجون و عزیز اومدن پیش ما تا هم برا مامان کمی آش های سنتی و غذاهای مقوی درست کنن و هم یک سری وسیله برا شما گل پسرم بخرن . خاله رقیه جون یک سری وسیله های تینا جون رو به ما داد خیلی اصرار کردم که خاله رقیه همراه اقاجون بیاد قم ولی متاسفانه نیود و دلیلش برای نیومدن این بود که این هفته هفته اخر دانشگاهش هست و باید پروژه هاشو تحویل بده ( حسینم خاله رقیه برای شما مربای توت فرنگی و شربتش رو داد ، دستش درد نکنه از خاله به ما زیاد رسیده میخام خیلی دوستش داشته باشی و احترام همه بخصوص خاله رقیه رو داشته باشی) حسینم اینم بگم که عزیز و اقاجون صندوق عقب ماشینشون رو پر وسیله یخچالی کرده بودن طوری که یخچال دیگه جای یک سوزن نبود...
نویسنده :
مامان
12:04