ده هفته مانده تا دیدار حسینم
دیروز پیش خانم شبیری رفتم و همون کاری که بهداشت انجام داده بودم رو پیش خانم شبیری انجام دادم و همه سوناها رو بردم و گفتم که من الان چندمین هفته هستم و خانم شبیری گفت شما سی هفته رو تموم کردین و من گفتم که این سونا که بیشتر نشون میده تکلیف چیه؟ بهم گفت که سن بارداری شما رو از اولین سونات حساب می کنم و اگه الان سونگرافی بیشتر نشون داده نشونه اینکه بچه شما ماشاءالله درشته و از همه لحاظ نرماله .
من از این گفته خوشحال شدم و تکلیفم معلوم شد حسین عزیزم فقط ده هفته دیگه مونده که بیای بغلم.
امروز با عزیز افسانه صحبت کردم و بهم گفت که کی بیام پیشت ، من که دوست دارم از الان پیشم باشه ولی خوب اونها هم کار وزندگی دارن و نمی تونه اقاجون و خاله ها رو تنها بذاره .بعد با همدیگه به این نتیجه رسیدیم که در شبهای قدر بیاد پیش من و با هم دیگه هم اعمال شب قدر رو انجام بدیم و هم اینکه اون روزها روزهای حساس مامان میشه تقریبا هفته های 38 و 39 هست .
خدایا کمکم کن تا بتونم فرزندی به دنیا بیارم که هیچ وقت دل امام زمانش رو به درد نیاره و تابع و مخلص اهل البیت باشه.
هر وقت که با عزیز افسانه صحبت می کنم بهم میگه من حسین رو نذر حضرت علی اصغر کردم و به من هم همیشه سفرش میکنه که باحسین حرف بزنم و از همین الان اهل البیتیش کنم، ان شاءالله که هموین طور میشه.